
آقا سلام بر غزل اشک ماتمت / بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت
چندی گذشت در غم هجران اشک تو / پرمی کشید دل به هوای محرّمت
***
روی آیینه مون جاری اشکامون می زنه سینه مون بوسه بر دستامون
از روی نیزه سر بریده اربابم امشب منو خریده تو مجلسی که پر شهیده
ای دل اگه تنهایی چرا امشب بی صدایی
گرد و غبار غم ارباب رو صورت ماه اومده لباس مشکیمو بیارید محرم از راه اومده
مادرش فاطمه است بی قرار حسین خواهرش زینبه سفره دار حسین
دل که می دونه چرا اسیره دامن اشک و چرا نگیره از غم آقا چرا نمیره
دلی که صاحبداره برا عشقش بیقراره
من اومدم مادر خورشید روزی چشمامو بده لباس مشکیمو بیارید محرم از راه اومده
ای دل اگه تنهایی چرا امشب بی صدایی
بیرق و پرچم و چلچراغ و علم اشک و آه و غم و نوحه محتشم
چاووش اشکا شنیده میشه عشقی که داغش مث آتیشه تو دلمونه واسه همیشه
ای دل اگه حیرونی چرا با من نمیخونی
بیقر اره هر کی تو عمرش یه بار برات سینه زده لباس مشکیمو بیارین محرم از راه اومده
ای دل اگه تنهایی چرا امشب بی صدایی
فرا رسیدن ایام سوگواری و عزاداری سیدالشهدا رو به همه عزاداران و شیعیان عزیز تسلیت میگم.التماس دعا
***
پی نوشت : ای دل غم دیده حالت به شود غم مخور...